بیخودی نوشتهای من

ساخت وبلاگ

امروز 10بهمن .این وبلاگ یه سالشم نشد و لی همینجا ترجیح میدم دس نگه دارم از نوشتن . این نوشتنات نه تنها خالیت نمیکنه بلکه هزاربرابر انرژی منفی میشه و برمیگرده ب زندگیت این طرز نوشتنت ب درد هیچی نمیخوره تو فک میکنی ک خودت خالی کردی ولی در اصل ... میدونم سختمه مخصوصا ک جز وبلاگ و گاهی تلگرام هیچ جا نیستم  ولی چ میشه کرد از نوشتن ک نمیتونم بگذرم بدون نوشتن ک نمیتونم زنده باشم پس مینویسم اما نه ب این شکل و محتوا تو ی فضا ی خوب و خوب وحال وهوای خوب . اقای ضیاعی راس میگف ک اگه روحم بیاد بیرون وای میسه و هزار تافحشم میده ...هرچند معنی کامل حرفشو هنوزم درس نگرفتم اما خب،دروغ چرا فک میکنم با نوشتنای بی سر و تهم ظلم بزرگی درحق خودم میکنم .اینجا رو خیلی دوس دارم تنهاییامو اینجا پر کردم اینجا با دوستای خوبی اشنا شدم دلخوشیم بود و تو ی قسمنت از زندگیم تمام عصبانیت و غصه و هیجان و استرس و حتی گاهی شادی و شوق و ذوقامم اینجا ثبت شد .((بیخودی نوشتهای من))دوستت دارم و مطمینم ک خیلی دلم تنگت میشه . تو اگه نبودی معلوم نبود این همه بیخودیام چجوری و کجا تخلیه میشد . خودتم خوب میدونی ک چقد اوضام روب راه نیس میدونی ک حالم چطوره و روز بروز بدتر میشم...درست یا اشتباه نمیدونم شاید کارم درسته ک خودم اقلا اینجوری فک میکنم شایدم اشتباه و یکی از دلایل حرفی ک اقای ضیاعی زد بشه ... مطمین نیستم اما تصمیم گرفتم ک دیگه نیام و اینجا بنویسم . تو مهربون ترین ، دلسوزترین ، یارترین، سنگ صبورترین و ناجی ترینم بودی تو ی قسمت از زندگیم . حالا هرکی ببینه میگه اه چ خل و لوس! اصلا مهم نیست .دوستت دارم .خداحافظ .  بیخودی نوشتهای من...ادامه مطلب
ما را در سایت بیخودی نوشتهای من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9namnamif بازدید : 10 تاريخ : سه شنبه 4 بهمن 1401 ساعت: 20:12

امروز سوم بهمن ماه .اخرای سال 95.... دیروز ازمون داشتم ولی چون شماره م عوض شده و اس ام اسش نرسید یادم رفت و شرکت نکردم تازه صبح تو سایت دیدم و فهمیدم .همون موقع تماس گرفتم با خانم ض و اقای ض اوناهم خب شاکی بودن مخصوصا اقای ض .انقد اعصابم خورد شد ک حتی اقای ب هم فهمید تو مطب شده بودم عین برج زهر مار .همون موقع ی وقت مشاوره گرفتم با اقای ض و بعد از ظهر رفتم پیششون کلی وقت گذاشتن برام ب خوبی شاید یک ساعت. بهشون گفتم دلیل حواس پرتیا و افت تحصیلیم تو روزای اخر چیه...البته اولش خیلی تلاش کردم ک نگم و مقاومت کردم  اما خب واقعا زرنگ تر از این حرفا هستن و فهمیدن .یعنی شاید هرکسی دیگه غیر از ایشون بود ح بیخودی نوشتهای من...ادامه مطلب
ما را در سایت بیخودی نوشتهای من دنبال می کنید

برچسب : دفترم,شدتموم, نویسنده : 9namnamif بازدید : 29 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 11:55

 کاش الان ک میخوابم دیگه بیدلر نشم و نجات پیدا کنم لز این ویرانه ی دنیا چ مرگ خوب و شیرینی ! بابا اینا هم بخوابن و بعد از اینکه از خواب بیدار شدن طبق معمول سر وصدا راه بندازن ک بقبه هم بیدار کنن و همه بیدلرشن و سرحال و خستگیشون رفته باشه بعد کم کم متوجه بشن ک من هنوز خوابم و هرچی هم میگذره بیدار نمیشم ....و بعد نمیدونم چ چیزی در انتظار خودمه اما اونا ....بالاخره باور میکنن عادت میکنن فراموش میکنن .نمیدونم چ اتفاقی برام میفته خوب یا بد اما حداقلش اینه ک ب خواست خود خود خدا از این دنیا ازاد میشم . از هرچی درد و غم و غصه و رنج و فکر و خستگی و از من ! فقط همین و بعد هیچ اتفاق خاص دیگه ای برای هیچک بیخودی نوشتهای من...ادامه مطلب
ما را در سایت بیخودی نوشتهای من دنبال می کنید

برچسب : کاش, نویسنده : 9namnamif بازدید : 21 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 11:55

هرچی که اینجا مینویسم و قبلا نوشتم فقط به درد خودم میخوره . هرکسی جز خودم بخونه وقتش رو تلف کرده .
شاد باشید:)

این وبلاگ بازدیدکننده ی زیادی نداره و تا الانم همون تعداد نظراتی هم که چندی از وبگردای محترم لطف کردن و فرستادن به صورت تصادفی بوده که البته همشونم برام بسیار با ارزش هستن .اما با وجوداین یه در خواست کوچیک دارم که از حالا اگه اگه اگه به صورت اتفاقی هم کسی این وبلاگ باز کرد هیچ گونه کامنتی نفرسته .ضمن عرض احترام .(27/8/95)


بیخودی نوشتهای من...
ما را در سایت بیخودی نوشتهای من دنبال می کنید

برچسب : بالا,دٌز,پایین,دُزن,کشور,سراندر,دزن, نویسنده : 9namnamif بازدید : 56 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 11:55

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

بیخودی نوشتهای من...
ما را در سایت بیخودی نوشتهای من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9namnamif بازدید : 37 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 11:55

هرچی سعی کردم تمرکز بگیرم و اقلا سیاست نامه رو تموم کنم امشب .نشد که نشد ...خوشا روز و وقت رسیدن به مرگ .

بیخودی نوشتهای من...
ما را در سایت بیخودی نوشتهای من دنبال می کنید

برچسب : چیزی بگو که آینه خسته نشه,چیزی بگو که آینه,چیزی بگو که, نویسنده : 9namnamif بازدید : 72 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 20:54